بایننس کوین (BNB) رمزارزی است که میتوان از آن برای ترید یا پرداخت کارمزد در صرافی ارز دیجیتال بایننس استفاده کرد. در این مقاله با صرافی بایننس، شبکه بلاک چین اختصاصی آن و رمزارز بایننس کوین آشنا میشویم.
بایننس کوین (BNB) رمزارزی است که میتوان از آن برای ترید یا پرداخت کارمزد در صرافی ارز دیجیتال بایننس استفاده کرد. در این مقاله با صرافی بایننس، شبکه بلاک چین اختصاصی آن و رمزارز بایننس کوین آشنا میشویم.
صرافی ارز دیجیتال بایننس در سال ۲۰۱۷ با تمرکز روی آلتکوینها تأسیس شد. بایننس بهسرعت به یکی از محبوبترین صرافیهای رمزارز تبدیل شده و امکان ترید بیش از ۵۰۰ کوین و توکن را فراهم کرده است. واژه بایننس از ترکیب دو کلمه باینری و بایننس ساخته شده است. بایننس در کنار خدمات تریدینگ رمزارزها، اکوسیستمی کامل از عملکردها را برای کاربران خود عرضه میکند که شامل موارد زیر است:
در این مقاله با شبکهی بلاک چین بایننس که بستری برای موارد ذکرشده است، آشنا خواهیم شد و به بررسی کامل کوین بومی این بلاک چین به نام بایننس کوین میپردازیم.
عناوینی که در این مقاله خواهید خواند:
بایننس توسط چانگ پنگ ژائو معروف به CZ در سال ۲۰۰۱ تأسیس شد. شرکت بایننس ابتدا در چین قرار داشت؛ اما در سال ۲۰۱۷ به دلیل افزایش قوانین نظارتی روی ارزهای دیجیتال در چین، به خارج از چین انتقال یافت. در حال حاضر شرکت در جزایر کیمن به ثبت رسیده است.
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۹ می ۲۰۱۹)، بایننس قربانی رخنهی امنیتی در ابعادی وسیع شد. هکرها طی این حمله، ۷۰۰۰ بیت کوین که در آن زمان معادل ۴۰ میلیون دلار بود به سرقت بردند. CZ در این رابطه گفته است هکرها توسط تکنیکهای متعدد از جمله فیشینگ، ویروس و سایر حملات از نقاط امنیتی این صرافی عبور کردهاند. بایننس پس از این حمله تمامی خدمات خود را به مدت ۱۰ روز متوقف کرد. این وبسایت از طریق «صندوق سرمایهی امن برای کاربران (SAFU)» تعهد داد که سرمایهی کاربران را به آنها بازمیگرداند.
در سپتامبر ۲۰۱۹، صرافی بایننس شروع به ارائهی خدمات معاملات آتی با اهرمی تا ۱۲۵ برابر کرد. در نوامبر همان سال بایننس اقدام به خریداری صرافی بیت کوین هندی WazirX کرد.
در می ۲۰۲۱ گزارش داده شد که بایننس توسط اداره مالیات و وزارت دادگستری ایالات متحده به دلایل پولشویی و فرار از مالیات تحت تفحص است.
صرافی بایننس یکی بزرگترین صرافیهای دنیا از نظر حجم ترید محسوب میشود و اکنون با گسترش با فعالیتهای خود، اکوسیستمی گسترده از خدمات ارائه میدهد. در سال ۲۰۱۸ بایننس بلاک چین خود به نام بایننس چین (Binance Chain) را معرفی کرد. ایدهی اصلی راهاندازی بایننس چین، ایجاد بلاک چینی پرسرعت بود که بتواند حجم عظیمی از تراکنشها را بهصورت ۲۴ ساعته ارائه کند.
بایننس چین (BS) به نحوی ساخته شده است که بتواند از امور مالی غیر متمرکز (دیفای) را بهآسانی پردازش کند و به این پدیدهی جدید دنیای مالی سرعت ببخشد. ساخت بایننس چین باعث ورود شرکت بایننس و مدیرعامل آن، CZ، به دنیای دیفای شد. بایننس دکس (Binance DeX)، پلتفرم صرافی غیر متمرکز ارزهای دیجیتال است که روی بستر بایننس چین ساخته و بهعنوان یکی از پرکاربردترین اپلیکیشنهای غیر متمرکز (دپ) شناخته شده است. ویژگی برجستهی بایننس دکس این است که کاربران میتوانند با حفظ داراییهای رمزارز خود در کیف پول، به ترید بپردازند.
زنجیرهی هوشمند بایننس یا بایننس اسمارت چین در سپتامبر ۲۰۲۰، یک سال پس از بایننس چین ارائه شد. بایننس اسمارت چین (BSC) بهطور موازی با بایننس چین (BS) فعالیت میکند. BSC بر خلاف BS، دارای قابلیت قراردادهای هوشمند است، امکان ساخت اپلیکیشنهای غیر متمرکز را فراهم میکند و با ماشین مجازی اتریوم (EVM) سازگار است.
BSC یکی از بلاک چینها با پایینترین هزینهی کارمزد است که این امر ساختن اپلیکیشنهای دیفای را برای توسعهدهندگان جذاب میکند.
زنجیرهی هوشمند بایننس از مکانیزم اجماع اعتبار گواه بر سهام (PoSA) استفاده میکند که در آن ۲۱ تأییدکننده، BNB را استیک میکنند و بدین وسیله، امنیت بلاک چین بایننس را تأمین میکنند. توکنهای بایننس اسمارت چین با نماد BEP-20، در اساس از همان قالب توکنهای ERC-20 اتریوم استفاده میکنند.
مرورگر بلاک چین به کاربران این امکان را میدهد تا در مورد بلاکهای استخراجشده و تراکنشهایی که اخیراً روی بلاک چین انجام شده است، به جستوجو بپردازند. مهمترین ویژگی مرورگر بلاک چین برای کاربران پیگیری تراکنشها است. از این لینک میتوان به مرورگر بلاک چین بایننس دسترسی یافت و با ورود آدرس والت، وضعیت تراکنشهای انجامشده را مشاهده کرد.
بایننس کوین (BNB)، کوین بومی بلاک چین بایننس است و ترید ارزهای دیجیتال در صرافی بایننس را تسهیل میبخشد. بایننس کوین توسط صرافی بایننس صادر و با نماد BNB معامله میشود. بایننس کوین ابتدا بهصورت توکن ERC20 روی بلاک چین اتریوم ساخته شد؛ اما پس از راهاندازی بلاک چین اختصاصی بایننس، روی بایننس چین و بایننس اسمارت چین بهعنوان توکن بومی عرضه شد.
این رمزارز برای اولین بار بهصورت عرضهی اولیهی کوین (ICO) در جولای ۲۰۱۷ عرضه شد. بایننس، ۱۰ درصد از توکنها (۲۰ میلیون BNB) را به سرمایهگذاران فرشته، ۴۰ درصد از توکنها (۸۰ میلیون BNB) را به تیم سازنده و ۵۰ درصد باقیمانده (۱۰۰ میلیون BNB) را به شرکتکنندگان در عرضهی اولیه اختصاص داد.
تمامی ۱۰۰ میلیون توکن BNB که در ICO بهصورت عمومی به فروش رسید، دارای قیمت ۱۵ سنت به ازای هر توکن بود؛ بنابراین بایننس در مجموع ۱۵ میلیون دلار از این راه جمعآوری کرد. از این ۱۵ میلیون، ۳۵ درصد آن برای ارتقای پلتفرم بایننس و سیستم صرافی آن و ۵۰ درصد دیگر برای بازاریابی، برندسازی و آموزش سرمایهگذاران جدید استفاده شد. ۱۵ درصد باقیمانده برای موارد اضطراری و شرایط پیشبینینشده ذخیره شد.
بایننس کوین دارای حداکثر تعداد عرضه (هاردکپ) ۲۰۰ میلیون توکن است. هر سه ماه یکبار، بایننس با استفاده از یکپنجم از سود خود، اقدام بازخرید بایننس کوین میکند و آن را برای همیشه میسوزاند.
کاربران بایننس کوین تخفیفی در کارمزد تراکنشها در صرافی بایننس دریافت میکنند. BNB را میتوان با سایر رمزارزها مانند بیت کوین، اتریوم و ... مبادله کرد.
بایننس کوین در ابتدا بهعنوان توکنی کاربردی و برای اعمال تخفیف در کارمزدهای صرافی بایننس ساخته شده بود؛ اما کاربردهای آن به مواردی مانند پرداخت کارمزدها در بایننس چین، سرگرمی، رزرو سفر، خدمات آنلاین و خدمات مالی گسترش یافت.
بایننس هر سه ماه یکبار توکنهای BNB را میسوزاند؛ این کار به نوبهی خود باعث کاهش عرضه و در نتیجه افزایش قیمت این بایننس کوین میشود. مقدار توکنهای سوزاندهشده طبق حجم ترید فصلی بایننس محاسبه میشود. بر اساس مقالهی سفید (وایت پیپیر) بایننس، این شرکت در هر فصل، ۲۰ درصد از سود خود را برای بازخرید BNB استفاده میکند و آن را برای همیشه از بین میبرد. توکنسوزی فصل تا زمانی ادامه مییابد که ۱۰۰ میلیون بایننس کوین سوزانده شود؛ یعنی نصف کل موجودی BNB.
رمزارز بایننس کوین موارد استفاده متعددی دارد که در ادامه به بررسی آن میپردازیم:
رمزارز بایننس را میتوان به چندین روش به دست آورد و از آن برای سرمایهگذاری یا ترید استفاده کرد:
از جمله شبکههایی که میتوان بایننس کوین را در آن یافت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دقت کنید که توکنهای BNB را از آدرس ERC20 به BEP2 ارسال نکنید.
راههای متعددی برای مشاهدهی قیمت لحظهای بایننس کوین (BNB) وجود دارد که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
۱۰۰ میلیون بایننس کوین طی عرضه اولیه انجامشده در ۲۰۱۷، به قیمت ۱۵ سنت به عموم عرضه شد. از آن زمان تا اوایل ۲۰۲۱ این رمزارز در اطراف ۵۰ دلار در نوسان بود. با شروع بول ران ۲۰۲۱ و از اوایل فوریه آن سال، بایننس کوین شاهد رشد انفجاری بود و قیمت آن در عرض چند ماه، در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ (۱۰ می ۲۰۲۱)، به رکورد ۶۹۰ دلار رسید.
برای ذخیرهسازی بایننس کوین (BNB) میتوان از ولتهای سختافزاری یا نرمافزاری زیر استفاده کرد:
علاوه بر تراست ولت، کیف پولهای MetaMask، Math Wallet، Bitkeep و Binance Chain Wallet از بایننس کوین در بلاک چین بایننس اسمارت چین پشتیبانی میکنند.
بایننس اکوسیستمی از شبکههای بلاک چین غیر متمرکز است. این شرکت یکی از صرافیهای رمزارز پیشرو در دنیا است و سازمانهای جانبی آن توجه زیادی به خود جلب کرده. این شرکت در سال ۲۰۱۷ بهعنوان صرافی شروع به کار کرد؛ اما امروزه در حوزههای مختلفی در حال فعالیت است. از زمان انتشار بایننس کوین (BNB)، صرافی بایننس از افزایش علاقهی سرمایهگذاران به این رمزارز نفع برده است. بایننس کوین در سال ۲۰۲۱ رشد زیادی را شاهد بود و همین امر باعث شد جلب توجه سرمایهگذاران سازمانی به آن شد.
توکنسوزیهای انجامشده و حذف نصف کل موجودی این رمزارز باعث کاهش عرضه و نایابتر شدن آن میشود. در صورت گسترش اکوسیستم بایننس و پرداخت کارمزدها در بلاک چین بایننس توسط BNB، جایگاه این رمزارز تثبیت خواهد شد. از طرفی این رمزارز به عملکرد صرافی بایننس وابسته است که این امر، ریسکی برای بایننس کوین محسوب میشود.
برچسب : نویسنده : فارکس forexhome بازدید : 140
برای جذب و حفظ علاقهی تریدرهای سازمانی، به ابزارهای مدیریت ریسک پیشرفتهای نیاز داریم که بتواند سود را برای سرمایهگذاران بهحداکثر برساند.
مدیریت ریسک عنصری حیاتی در موفقیت هر تریدر (معاملهگر) در هر بازاری است. فرقی نمیکند با چقدر سرمایه در حال معامله یا سرمایهگذاری هستید؛ زیرا ضرر مخصوصا در بازارهای بسیار بیثبات مانند رمزارزها اجتنابناپذیر است. یادگیری مدیریت ریسک برای بهحداقلرساندن ضرر امری حیاتی است؛ بااینحال، خبرهشدن در مدیریت ریسک برای اطمینان از سود حداکثری نیز مهم است. هرچه ریسکتان بیشتر باشد، احتمال سودتان نیز بیشتر خواهد بود.
حتی باتجربهترین تریدرها با سوابق خیرهکننده در خواندن بازار نیز اگر مدیریت ریسک مناسبی بهکار نگیرند یا دچار احساسات شوند، تنها با یکیدو معاملهی بد ممکن است تمام سرمایهشان را از دست دهند. طمع رسیدن به بیشترین سود یا دنبالهروِ بازار بودن، میتواند بسیار قوی باشد. این امر موجب گیجشدن یا اعتمادبهنفس کاذب در تریدرها میشود. برای جلوگیری از ضررهای مداوم و امکان معامله با ذهنی آسوده، حداقل سادهترین ابزارها و شکلهای مدیریت ریسک باید استفاده شوند. این امر شامل بهکارگیری قوانین معامله ازجمله سفارش به قیمت بازار (Market Order) و سفارش محدود (Limit Order) و سفارش حد ضرر (Stop-loss) است که به تریدرها اجازه میدهد با فعالشدن شرایطی خاص، ضررهایشان را محدود کنند.
با داشتن چنین سازوکارهایی، تریدرها میتوانند چشم از صفحات نمایشگرها بردارند و با دانستن محدودبودن ضررها یا کسب سود معقول با اطمینان معامله کنند. میزان این حد ضرر به میزان ریسک پذیرفتهشدهی سرمایهگذار و سرمایهای بستگی دارد که شخص حاضر است در معامله از دست دهد. البته راه دیگر مدیریت ریسک، قانون طلایی داشتن همیشگی پرتفو متنوعی از چندین سرمایه است. این کار موجب کسب تجربه با چندین سرمایه حین محدودکردن ضررها میشود. همچنین، از این اتفاق جلوگیری میکند که سرمایهگذاری بد تمام سرمایهتان را نابود نکند.
سال قبل در حوزه رمزارزها رشدی نجومی همراه با سودهای خارقالعاده از اکثر ارزهای دیجیتال اصلی را شاهد بودیم. امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) موجب شعلهورشدن اشتیاقی بینظیر برای کشت سود (Yield Farming) و کسب درآمدی منفعل از رمزارزها و فعالشدن اکوسیستم قرضگرفتن و وامدادن کاملا جدا از امور مالی سنتی شد. درمقابل اقتصادی در تکاپوی ناشی از پاندمی کرونا و سود منفی حاصل از نگهداشتن پول نقد، سرمایهگذاران دستهدسته وارد حوزه رمزارزها میشوند.
پشتیبانی سرمایهگذاران مؤسسهها و اسمهای بزرگی مانند مایکرواستراتژی (MicroStrategy)، پِیپال (PayPal)، اسکوئر (Square) و گاگنهایم (Guggenheim) باعث اعتباربخشی و برافروختن شعلههای ترس از قافله عقبماندن (FOMO) سازمانی شدند. بیتکوین امسال مانند موشکی به هوا پرتاب شد و بهلطف اقدامات سازمانها، تمامی رکوردهای قبلیاش را شکست. سال گذشته، مایکرواستراتژی بهتنهایی بیش از هفتادهزار بیتکوین خرید که نشاندهندهی تداوم حمایت گاوی (Bullish) است.
هر اندازه سرمایهگذاران سازمانی بیشتری در این حوزه وارد شوند، به همان اندازه نیاز به راههای پیچیدهی مدیریت ریسک بیشتر میشود که از سفارشهای بازارهای پایه فراتر رود، به تریدرهای حرفهای و سازمانی امکان اجرای استراتژی های خلاقانه و انعطافپذیر بیشتری دهد، ریسک را در تمامی سرمایهها توزیع و رسیدن به پاداشهای احتمالی را تقویت کند. تاکنون، چنین محصولات سطح سازمانی که به مدیریت ریسک توجه کنند، در حوزهی کریپتوکارنسی نبوده است. بااینحال، اگر بخواهیم به نیازهای این دسته از سرمایهگذاران توجه کنیم، معاملات جدی باید زیربنای موردنیاز سازمانها را فراهم کند. این امر توانایی اجرای وثیقهی متقابل (cross collateralize) برای درخواستهای خریدوفروش و مدیریت مؤثرتر ریسک را شامل میشود.
تریدرها ازطریق ویژگیهایی مانند مدیریت حساب یکدست که از آن بهعنوان حد پرتفو (Portfolio Margin) نیز یاد میشود، میتوانند تمامی حسابها و معاملهها و داراییهای رمزارزشان را تنها در یک اینترفیس مدیریت کنند. مهمتر از همه اینکه آنها میتوانند تمامی داراییهایشان را متحد و با هر ابزاری معامله کنند و بدینترتیب، قدرت خریدشان را بهحداکثر برسانند.
برای مثال، بیایید فرض کنیم که تریدری میخواهد معاملهی آتی (ETH/USD اتریوم به دلار) انجام دهد. با یک حساب یگانه، بدون نیاز به خرید اتر (ETH) و تنها با استفاده از آلتکوینهایی (ارزهای جایگزین) موجودش بهعنوان همتا، این معامله را میتواند انجام دهد. این راه برای تریدرها راحتتر است و کارمزدهای مرتبط با خرید آلتکوینها با تتر (USDT) یا بیتکوین را کاهش و به آنها اجازه میدهد ریسکها و معاملههای بیشتری بپذیرند تا سودهایشان را چند برابر کنند و درنتیجه حد بهرهشان را بهبود ببخشند.
احتمالا مدیریت ریسک مهمترین بخش سرمایهگذاری است. اگر حوزهی رمزارزها بخواهد به رشد و جذب توجه سرمایهگذاران سازمانی به خود ادامه دهد، ما به ابزارهای مدیریت ریسک پیشرفتهای نیاز داریم که بتواند سود سرمایهگذاران را بهحداکثر برساند و تریلیونها دلار را به بازار رمزارزها هدایت کنند؛ جایی که بحق بدان تعلق دارند.
ارزهای دیجیتال ، فارکس و مالی...
برچسب : نویسنده : فارکس forexhome بازدید : 113
اگر با دنیای رمز ارزها سروکار داشته باشید، احتمالا کلمهی «پروتکل» برای شما آشنا است. اما این کلمه در فضای ارزهای دیجیتال به چه معنا است و دقیقا به چه موردی اشاره دارد؟
یک لایهی کاربردی (Aplication Layer) به یک سطح انتزاعی گفته میشود که جزئیات فنی یک کانال ارتباطی را پنهان کرده و در شبکه بهعنوان یک رابط کاربری عمل میکند. لایهی کاربردی، مسئول انتزاع (یا پنهانسازی) عملیات یک سیستم است تا امکان استفادهی بهینه و قابلیت همکاری را برای مصرفکنندگان نهایی فراهم سازد. بهعنوان مثال، HTTP یک لایهی اولیه محسوب میشود که فقط توسعهدهندگان آن را درک میکنند، درحالیکه صفحات وب، لایههای برنامهای محسوب میشود که کاربر میتواند بهراحتی با آن تعامل داشته باشد.
لایهها که گاهی اوقات به آنها سطوح (Levels) نیز گرفته میشود، برای مشخص کردن مجموعه پروتکلهای ارتباطیِ مورد استفاده در اینترنت و سایر شبکههای رایانهای سنتی مورد استفاده قرار میگیرند. میتوان رویکرد ردیابی اجزای شبکه را برای فناوریهای دفترکل غیرمتمرکز (DLT) از جمله بلاک چین هم اعمال کرد؛ بنابراین، برای درک کامل فناوری بلاکچین، باید از لایههای مختلف آن اطلاع داشته باشیم.
در این مقاله قصد داریم روش عملکرد درونی پروتکلها و نحوهی ارتباط آنها با بلاکچین را با روشی ساده توضیح دهیم. توجه داشته باشید که مدلهای مفهومی شبکهی بلاکچین برخلاف شبکهها و پروتکلهای قدیمیتر از جمله HTTP (پروتکل انتقال ابرمتن) و TCP (پروتکل کنترلِ انتقال) یا IP (پروتکل اینترنت)، هنوز استانداردسازی نشده است؛ بههمین دلیل طرح کلی ارائه شده در این مطلب، فقط یکی از روشهای مختلفی است که نشان میدهد اجزای متعدد یک شبکهی بلاکچین چگونه باهم کار میکنند.
پروتکلهای بلاکچین، اجزای اصلی یک دفترکل غیرمتمرکز مبتنی بر بلاکچین هستند که اشتراکگذاری اطلاعات را آسانتر و فرایندهایی مثل اعتبارسنجی تراکنشها، امنیت سیستم، تعامل گرههای شرکتکننده و غیره را تعیین میکنند.
پیش از ادامهی بحث، بهتر است تعریف گستردهتری از پروتکلها را بهعنوان قوانینی که شرایط تعامل در دنیای محاسبات را تعریف میکنند، در نظر داشته باشید.
این تعریف به همان اندازه، برای دنیای محاسبات غیرمتمرکز نیز صدق میکند؛ دنیایی که در آن، گرهها یا دستگاههای محاسبات متعدد از طریق اینترنت با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و پلتفرمهای مختلف بلاکچین را تأمین میکنند. این پروتکلها در فضای بلاکچین، نحوهی ذخیرهی اطلاعات را بدون نیاز به کنترلکنندهی مرکزی، تعریف میکنند.
شبکههای قدیمی، دارای پروتکلهای Thin و برنامههای Fat است. بهعنوان مثال با TCP/IP بخش عمدهی آن در لایهی برنامهای که روی آن ساخته شده است، ثبت خواهد شد. بااینحال، اکثر مصرفکنندگان از وجود لایهی پروتکل زیربنایی اطلاع ندارند؛ اگرچه این لایه، ارزش فوقالعادهای دارد. بهعنوان مثال، برنامههایی مثل فیسبوک، توییتر و گوگل، سالانه چند میلیارد دلار درآمد بهدست میآورند، درحالیکه درآمد توسعهدهندگان TCP/IP و HTTPS از برنامههایی که روی این پروتکلها طراحی و اجرا شده، بسیار ناچیز است.
پروتکلهای Fat، به دنیای معکوس بلاکچین اشاره دارد که در آن، بیشتر ارزش در سطح پروتکل مشترک، متمرکز است. این ویژگی باعث گستردهتر شدن پروتکل خواهد شد؛ این درحالی است که فقط بخش کوچکی از این پروتکل در سطح برنامه اختصاصی ارائه میشود که گستردگی آن را کمتر خواهد کرد. بنابراین، پروتکلهای Fat در فضای بلاکچین، خلاف قوانین قدیمی اینترنت عمل میکنند؛ قوانینی که عمدتا توسط TCP/IP تعریف میشوند.
ارزش جهانی بازار بیت کوین از آوریل ۲۰۲۱ به بیش از یک تریلیون دلار رسیده است؛ این درحالی است که درآمد برنامههای کاربردی ساختهشده روی این بلاکچین، یا برنامههایی که از آن استفاده میکنند (مثل Blockfolio یا Bisq) نسبتا کم است. با وجود سه هزار اپلیکیشن غیرمتمرکز (DApps) که روی پلتفرم قرارداد هوشمند اجرا میشوند، همین موضوع در مورد اتریوم نیز صادق است.
جالب این است که تفاوت بین ارزش یک پروتکل زیربنایی و برنامههای کاربردی که روی آن اجرا میشوند، باعث رشد پروتکل مورد نظر خواهد شد؛ لایهای از دادههای مشترک که روی سکههای بومی با قیمتهای بیثبات سرمایهگذاری میکند.
نکته قابل توجه این است که لایهی دادههای مشترک، ورود کاربران جدید را سادهتر میکند و از برنامههای پیچیدهای که وظیفهی اجرای دستورها را به عهده دارند، پشتیبانی میکنند. این امر باعث ایجاد محصولات بیشتری خواهد شد که یک اکوسیستم پرجنبوجوش در اطراف لایهی پروتکل ایجاد میکند و همین شرایط به نوبهی خود، به جذب کاربران جدید کمک خواهد کرد.
در ادامه این موضوع را با یک مطالعهی موردی کوتاه با استفاده از اتریوم و ارز دیجیتال بومی آن یعنی اتر (ETH) نشان خواهیم داد. حلقهی بازخورد بهشرح زیر است:
بهعنوان مثال، پروتکل اتریوم به معاملهگران ارزهای دیجیتال اجازه میدهد از طریق کیف پول متامسک، بهراحتی بین صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) مثل سوشیسواپ، یونیسواپ یا DODO جابهجا شوند. همهی این قابلیتها، محصولات و خدماتی هستند که عملکرد شبکه را گسترش داده و کموبیش بهطور مستقیم در افزایش ارزش ارز دیجیتال نقش دارند.
پدیدهی حلقهی بازخورد، از قانون متکالف پیروی میکند؛ این قانون بیان میکند که ارزش یک شبکه توسط پایگاه کاربران آن تعیین میشود، بدین ترتیب هرچه تعداد کاربران بیشتر باشد، بهلطف اثر شبکه، ارزش بیشتری بهدست آورد.
پروتکلهای لایهی یک، که گاهی اوقات لایهی پیادهسازی نامیده میشود، به سیستم مرتبط با پایه یا معماری اصلی شبکهی بلاکچین اشاره دارد. پروتکل لایهی یک، قوانین و پارامترهای کل شبکه را تنظیم میکند که از جمله میتوان به الگوریتم اجماع، زمان بلوک، توان تراکنش و غیره اشاره کرد. بهعنوان مثال، پروتکل لایهی یک برای بیت کوین از یک الگوریتم گواه بر کار (PoW) بهره میبرد، درحالیکه اتریوم بهطور موقت از این مکانیزم بهره میبرد اما این پلتفرم درحال کوچ به مکانیزم گواه بر سهام (PoW) است.
اتریوم ثابت میکند که در برخی موارد، احتمال دارد قبل از لایهی یک، یک «لایهی صفر» وجود داشته باشد که زمینه را برای پشتیبانی از لایهی جدید فراهم میکند. بدین ترتیب، در مورد بیت کوین، لایهی صفر شامل سختافزار، اینترنت و سایر اجزایی است که برای اطمینان از عملکرد دقیق لایهی یک بهکار میرود.
مثالهای بالا نشان میدهند که این لایههای مفهومی چقدر میتواند ظریف باشد. همانطور که اشاره شد، فضای بلاکچین هنوز نوپا است و استانداردسازی نشده است.
نمونهی دیگری از پروتکل لایهی یک، بایننس اسمارت چین (BSC) است که از نظر عملکرد به اتریوم شباهت دارد با این تفاوت که هزینههای تراکنش در این پلتفرم پایینتر و سرعت تراکنشهای آن بیشتر است.
به نظر میرسد نسل جدید شبکههای غیرمتمرکز، از جمله سولانا (Solana)، مینا (Mina)، پولکادات (Polkadot) روی DApp متمرکز و برای بهبود فرایندهای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و توکنهای غیرقابل تعویض (NFTs) طراحی شدهاند. در همینحال، پروتکلهای لایهی یک مبتنی بر گواه انجام کار (PoW) مانند بیت کوین و مونرو برای اهداف پرداخت پول پذیرفته شدهاند.
متأسفانه، هیچ یک از پروتکلهای موجود هنوز بدون به خطر انداختن سایر ویژگیهای بلاکچین مثل تمرکززدایی و امنیت، به سطحی که مناسب استفاده جهانی باشد، نرسیده است. بههمین دلیل است که بسیاری از توسعهدهندگان استفاده از راهکار لایهی ۲ را پیشنهاد میکنند.
پروتکلهای لایهی دو که بهعنوان راهکارهای لایهی دوم یا پروتکلهای بلاکچینِ خارج از زنجیره نیز شناخته میشوند، روی شبکههای لایهی ۱ قرار میگیرند تا بخشی از بار را حمل کرده و مقیاسپذیری یا حتی قابلیت همکاری را ارائه دهند.
پروتکلهای لایهی ۲ میتوانند پردازش تراکنشها را از طرف شبکهی پایه انجام دهند. در بیشتر موارد، گزینههای خارج از زنجیره، برای حل محدودیتهای مقیاسپذیری و مشکلات عملیاتی پلتفرم بومی طراحی شدهاند. در ادامه نگاهی به برخی از راهکارهای لایهی ۲ خواهیم داشت.
کانالهای حالت، مکانیسمهایی هستند که به کاربران اجازه میدهد مستقیماً عملیات را با یکدیگر روی لایهای خارج از بلاکچین (خارج از زنجیره) انجام دهند. آنها فقط زمانی نتایج را به بلاکچین گزارش میدهند که یک کانال بسته شود. یک مثال عالی از پروتکل لایهی ۲ که از کانالهای حالت استفاده میکند، شبکهی لایتنینگ است.
شبکهی لایتنینگ یک کانال پرداخت لایهی ۲ است که روی بلاکچین بیت کوین کار میکند و هدف آن پردازش چندین تراکنش کوچک خارج از زنجیره است تا زنجیرهی اصلی را تخلیه و آن را برای تراکنشهای بزرگتر آزاد کند.
پلاسما یک راهکار مقیاسپذیر برای بلاکچین اتریوم است. برخلاف شبکهی لایتنینگ بیت کوین، پلاسما رویکرد متفاوتی دارد، زیرا چهارچوبی کلی ارائه میکند که از ایجاد «زنجیرههای کودک» دیگر که با اتریوم سازگاری دارند، پشتیبانی میکند.
پلاسما از Merkle Trees بهعلاوه قراردادهای هوشمند برای ایجاد نسخههای حذف شدهی اتریوم استفاده میکند. متأسفانه، مدل اصلی پلاسما هرگز پیادهسازی نشد و اتریوم اکنون روی راهکارهای لایهی ۲ دیگری مثل Optimistic Rollup تمرکز کرده است.
Optimistic Rollup یک فناوری خارج از زنجیره است که برای تقویت قراردادهای هوشمند اتریوم و اکوسیستم اپلیکیشنهای غیرمتمرکز از طریق مقیاسبندی ساخته شده است. این تکنولوژی به اتریوم اجازه میدهد تا امکان پردازش ۱۰۰ تا ۲۰۰۰ تراکنش در ثانیه (TPS) را داشته باشد. این در حالی است که این شبکه در حالحاضر فقط قادر به پردازش ۱۰ تا ۲۰ تراکنش در هر ثانیه است. توجه داشته باشید که OR بهعنوان جانشین پلاسما در نظر گرفته میشود.
اپتیمیسیم نامزد اصلی فناوری OR است که اندکی پس از عرضهی نسخه جدید یونیسواپ موسوم به Uniswap v3 با این صرافی غیرمتمرکز یکپارچه خواهد شد. یونیسواپ موفق شد در مرحلهی آزمایشی، هزینههای گس (Gas Fee) را تا ۱۰۰ برابر کاهش دهد و به لطف اپتیمیسم تجربهی کاربری را بهبود بخشد.
راهکارهای مقیاسبندی لایه ۲، با جلوگیری از انتقال محدودیتهای پروتکلهای لایه یک به پلتفرمهای لایه سه، زمینه را برای تکثیر اپلیکیشنهای غیرمتمرکز آماده میکنند.
در مورد اتریوم، برنامههایی که روی این پلتفرم اجرا میشوند دائماً ظرفیت شبکهی آن را تخلیه کرده و باعث ایجاد محدودیت میشوند. راهکارهای لایه ۲ با هدف رفع تراکم شبکه، بهمنظور غلبه بر هزینههای بالا و زمان تأیید کند تراکنشها وارد میدان شدهاند.
پروتکلهای لایهی سه معمولا بهعنوان لایههای برنامه شناخته میشوند؛ پروتکلهایی که به برنامهها اجازه میدهد روی بلاکچینها و همچنین روی خود برنامهها اجرا شوند. این پروتکلها نیز از نوع Thin بوده که قبلا به آن اشاره کردیم.
پروتکلهای لایهی ۳ بلاکچین به دو بخش اصلی تقسیم میشود: برنامهی کاربری و فرایند اجرا که این دو عامل به مورد استفادهی اپلیکیشن غیرمتمرکز بستگی دارد.
بخش برنامه، به اپلیکیشنی که کاربر با آن تعامل دارد میپردازد. این بخش بهمنظور آسانتر کردن تعاملات کاربر با یک بلاکچین با اجزایی مثل API، رابط کاربری (UI) و اسکریپتها سروکار دارد. اپلیکیشنهای کاربردی در این دسته با بهره گرفتن از API با بلاکچین پایه تعامل دارند.
از سوی دیگر، لایهی اجرا، قوانین و قراردادهای هوشمند را مدیریت میکند. بدین ترتیب، جریان برنامهی اصلی را که کد آن محسوب میشود، در خود نگه میدارد. تقاطع بین دو دولایه، هنگام اجرا ظاهر خواهد شد.
بهعنوان مثال، هنگامی که کاربر یک تراکنش را آغاز میکند، فرایند از لایهی اپلیکیشن به لایهی اجرا منتقل خواهد شد. باید در نظر داشته باشید که بلاکچینهای مختلف هنگام ایجاد قراردادهای هوشمند از زبانهای برنامهنویسی مختلف پشتیبانی میکنند. بهعنوان مثال، اتریوم از Solidity استفاده میکند، درحالیکه ایاس از سیپلاسپلاس بهره میبرد. از جمله زبانهای برنامهنویسی پیشرو برای ساخت قراردادهای هوشمند میتوان به جاوا اسکریپت (NEO) و Golang (Hyperledger) اشاره کرد.
حال نگاهی به برخی از پروتکلهای لایهی ۳ خواهیم داشت، که بهعنوان برنامههای غیرمتمرکز شناخته میشوند. این برنامهها بسیار متفوات بوده و در انواع مختلفی توسعه داده شدهاند.
یونیسواپ یکی از بزرگترین صرافیهای غیرمتمرکز جهان محسوب میشود که بر بستر اتریوم توسعه داده شده است. یونیسواپ برخلاف پلفترمهای تجاری متمرکز مثل بایننس یا کوینبیس، نیازی به دفترچهی سفارش ندارد و این پلتفرم درعوض از یک چهارچوب بازارسازی خودکار (AMM) برای تأمین نقدینگی معاملات، استفاده میکند. اولین تکرار صرافیهای غیرمتمرکز روی یک پلتفرم رقیب، نسخهبرداری شد، از این روی مجوز منبع تجاری برای نسخهی بعدی این صرافی یعنی نسخهی ۳ صادر شده است که استفادهی تجاری از کد آن تا دو سال آینده امکانپذیر نیست.
Yea.finance مجموعهای از اپلیکیشنهای امور مالی غیرمتمرکز است که روی بلاکچین اتریوم کار میکند. این پلتفرم به کاربران کمک میکند تا بهطور خودکار، بالاترین بازدهی را از وجوهی که در صرافیهای غیرمتمرکز سپردهگذاری میکنند، بهدست آورند. از جمله محصولات موجود در این پلتفرم میتوان به Vaults، Ea، Zap، yInsure و StableCredit اشاره کرد.
NBA Top Shot یک پلتفرم پیشرو در حوزهی توکنهای غیرقابل معاوضه (NTF) است که صحنههای برجستهی NBA را در قالب ویدئو ارائه میدهد. این ویژگی به طرفداران بسکتبال سری NBA اجازه میدهد که این صحنههای ویژه را در قالب NFT خریداری و معامله کنند که از نظر ارزش و کمیاب بودن، با ویدئوهای دیگر تفاوت دارند. ارزش این صحنههای ویژه نیز به بازیکنان شناخته شده بستگی دارد. بهعنوان مثال یک NTF از جیمز له برون (LeBron James) در اوایل سال جاری با قیمت ۲۰۰ هزار دلار معامله شد.
Alien Worlds یک بازی مبتنی بر NFT است که از فضای امور مالی غیرمتمرکز برای تقلید همکاریهای اقتصادی و رقابت بین بازیکنان بهره میبرد.
توضیحات ارائه شده در این مقاله، به جزئیات لایههای مختلف یک شبکهی غیرمتمرکز میپردازد و یک رویکرد نهچندان فنی برای درک فناوری بلاکچین، و بهویژه نحوهی تعامل لایههای مختلف ارائه میدهد تا بدین ترتیب بهترین پلتفرمهای غیرمتمرکز را نشان دهد. توجه داشته باشدی که نبود یا وجود یک لایه، روی جذابیت کلی یک شبکهی توزیعشده تأثیر دارد.
لایهی ۱ ارزش بسیار زیادی دارد؛ زیرا زیرساخت مورد نیاز برای پشتیبانی از سیستمهای غیرمتمرکز را ارائه میدهد. پروتکلهای لایهی ۲، کاستیهای مقیاسپذیری بلاکچین زیربنایی را کاهش میدهند. متأسفانه اکثر پروتکلهای لایهی ۳ از جمله اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (DApps)، امروزه بهطور مستقیم روی پروتکلهای لایهی ۱ اجرا شده و از لایهی ۲ صرفنظر میکنند. جای تعجب نیست که این سیستمها آنطور که انتظار داریم، روان کار نمیکنند.
برنامههای لایهی ۳ در نهایت موارد استفاده در دنیای واقعی را برای بلاکچین به ارمغان میآورند؛ بنابراین این برنامهها اهمیت زیادی دارند. با اینحال، اپلیکیشنهای لایهی ۳ برخلاف شبکههای قدیمی بهاندازهی بلاکچین پایهای که روی آن اجرا میشوند، ارزش بهدست نمیآورند.
نظر شما در مورد پروتکلهای ارزهای دیجیتال چیست؟ بهنظر شما کدام لایه بیشترین مزایا را در بازار رمز ارزها ارائه میدهد.
ارزهای دیجیتال ، فارکس و مالی...
برچسب : نویسنده : فارکس forexhome بازدید : 133
این روزها افزایش اطلاعات ناشی از اینترنت، شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها, باعث از بین رفتن خلاقیت میشود. چگونه میتوان خلاقیت را در کسبوکار افزایش داد؟
همه چیز در مورد آغاز کردن یک کسبوکار جدید به خلاقیت بستگی دارد. این خلاقیت تنها به ارائهی یک ایده یا راه حل خلاقانه محدود نمیشود؛ بلکه تمام چالشهای روزانهی یک کسبوکار را نیز در بر میگیرد. هنوز هم بسیاری از افراد برای پیدا کردن پاسخ مورد نظر سراغ راه حلهای قدیمی میروند؛ اما واقعیت این است که اکثر استراتژیهایی که در دوران مدرسه یاد گرفتهایم قدیمی شدهاند و پاسخگو نیستند. راز دوام آوردن در چنین شرایطی این است که از استراتژیهای خلاقانهی خودتان استفاده کنید. امروزه فرهنگ و تکنولوژی همواره در حال تغییر هستند و تنها منابع قابل اعتماد، توانایی یاد گرفتن سریع و خلاق بودن نسبت به رقبا است.
این روزها همهی ما با حجم زیادی از اطلاعات سروکار داریم. اطلاعاتی که از سراسر اینترنت، شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها جمع میشوند خلاقیت ما را از بین میبرند. کریس لوییس، در کتاب جدید خود نوشته است که فشار ناشی از ازدیاد اطلاعات، رفتار مردم را تغییر میدهد و این تغییر همیشه در جهت درست و مناسب نیست. او سالها بهعنوان مربی رسانهای سیاستمداران، صاحبان کسبوکار و افراد مشهور فعالیت کرده و اطلاعات او ناشی از تجربیاتی است که در این مدت کسب کرده است. او افزایش اطلاعات را منبع اصلی استرس، از کنترل خارج شدن و کاهش خلاقیت میداند. لوییس همچنین در کتاب خود راههایی برای افزایش خلاقیت کارآفرینان ارائه داده است که به بررسی آنها در این مقالهی زومیت میپردازیم.۱- سکوت؛ خلاقیت بیسروصدا صحبت میکند و به تمرکز احتیاج دارد
بسیار مهم است که بخشی از زمان خود را روزانه به فکر کردن در یک محیط آرام اختصاص دهید تا بتوانید صداها، بوها و دیگر حسها را کامل تجربه کنید. انجام همزمان چند کار و سروصدا، دشمنان خلاقیت هستند. تا زمانی که روی چند چیز تمرکز کنید، از خلاقیت خبری نخواهد بود.
زمان خود را صرف گوش دادن به صداهای مهم مانند صدای رهبران تأثیرگذار جهان و مشتریها کنید. همچنین برای گوش دادن و باور کردن خودتان زمان بگذارید. پیش از هر کاری بر ترسها و چالشهای خود غلبه کنید. چالشهای کسبوکار نیاز به خلاقیت زیادی دارند و پیش از آن باید توانسته باشید بر چالشهای خود غلبه کنید.
تا به حال تحقیقات زیادی در مورد رابطهی بین رؤیاپردازی و خلاقیت انجام شده است. این نشان میدهد که رؤیاها با تصاویر منحصربهفرد و غیر قابل قضاوت بودنشان، مدلی از تفکر آزاد و خلاقیت هستند.۴- آرامش؛ خلاقیت به صبوری و تمایل شخصی احتیاج دارد
گاهی اوقات شخصیت نوع A (عجول و رقابتی بودن) افراد به ضررشان تمام میشود. هیچ شخصی منتظر ماندن در صف را دوست ندارد؛ اما میتواند هنگام انجام آن آرامشش را حفظ کند. ایدههای جدید طبق برنامهی زمانی مشخصی به ذهن نمیرسند. اگر همه چیز را مطابق زمانبندی پیش ببرید، خلاقیت هیچ فرصتی برای آشکار شدن نخواهد داشت. بنابراین گاهی اوقات سرعت خود را کم کنید.
هرگز نیازهای اساسی زندگی خود را فدای کار نکنید. برای خواب، ورزش و تغذیه سالم خود ارزش قائل شوید و به آنها رسیدگی کنید. برای هر هنری که باعث افزایش خلاقیتتان میشود زمان بگذارید. رقصیدن، نقاشی، سرگرمیهای معمولی و حتی روابط غیر کاری روی خلاقیت شما در کار تأثیر میگذارند.
دانشمندان بر این باور هستند که بهترین نتایج از آزمایشهای کنترلشده حاصل میشوند؛ یعنی در هر بار تکرار، یک یا تعداد کمی از فاکتورها تغییر میکنند و بقیهی موارد ثابت هستند. هرچقدر اطلاعات بیشتر باشد، تعداد ورودیهای تصادفی نیز بیشتر میشود و در نتیجه جایی برای خلاقیت و تحلیل باقی نخواهد ماند.
زمانی که دائم عجله داشته باشید نمیتوانید از انجام کاری لذت ببرید. زمانی را به جستجو در میان ایدههای جدید اختصاص دهید و در مورد کارهایی که دوست دارید با افراد خلاق صحبت کنید. اگر از رسیدگی به کارهای مالی کسبوکار خود لذت نمیبرید، از یک شخص علاقهمند دعوت به همکاری کنید و خودتان به رسیدگی اموری بپردازید که از انجام دادنشان لذت میبرید.
بهترین مربیها کسانی هستند که خودشان نیز به اندازهی شاگردانشان به یادگیری مشغول هستند. گاهی اوقات خلاقیت ما از ایدهها و استایل اشخاص دیگر ناشی میشود و با پیشرفت دادن آنها تبدیل به خلاقیت شخصی میشود.
از همه مهمتر به یاد داشته باشید که خلاقیت در کسبوکار، یک کار واحد نیست. یک رهبر خوب شخصی است که نوآوری را در هر چیزی تشخیص میدهد و بهترین ایده و خلاقیتها را از تمام افراد تیم، همکارها و مشتریها جمعآوری میکند.
ارزهای دیجیتال ، فارکس و مالی...
برچسب : نویسنده : فارکس forexhome بازدید : 119
رمزنگاری یکی از پرکاربردترین فناوریهای دنیای امروز محسوب میشود که جزئیات فنی جالبتوجهی دارد. در ادامهی این مطلب با جنبههای گوناگون رمزنگاری آشنا میشوید.
رمزنگاری تاریخچهای بسیار طولانی دارد و میتوان ریشههای آن را در یونان باستان و امپراطوری روم پیدا کرد. مردمان باستان، پیامهای خود را بهصورت رمزی و با جابهجا کردن حروف ارسال میکردند که تنها با دراختیار داشتن یک کلید امن مخصوص، قابل خواندن بود. امروزه رمزنگاری در اغلب کاربردهای دنیای فناوری از پیامرسانهای شخصی تا حفاظت از دادههای سازمانی و انتقال پول، دیده میشود. در ادامهی این مطلب زومیت، علاوه بر بررسی جنبههای گوناگون فناوری رمزنگاری، چگونگی پیادهسازی آن را هم شرح میدهیم.
در مطلب حاضر، ابتدا نگاهی به تاریخچهی رمزنگاری داریم. سپس چگونگی عملکرد الگوریتمهای رمزنگاری را شرح میدهیم و در پایان، انواع رمزنگاری را بررسی میکنیم.
رمزنگاری به زبان ساده به فرایندی گفته میشود که در آن، یک پیام یا فایل با یک رمز محافظت میکنیم. با پیادهسازی فرایند، تنها افراد خاصی امکان مشاهدهی پیام یا فایل را خواهند داشت. رمزنگاری ابتدا با رمزگذاری یا به هم ریختن دادهی ورودی (Encrypt) انجام میشود. سپس گیرنده، دادهها را با استفاده از یک رمز از حالت بههم ریخته خارج میکند که اصطلاحا به آن رمزگشایی (Decrypt) گفته میشود.
در رمزنگاری، کلیدها نقشی اساسی دارند و از زمانهای دور تا روشهای مدرن امروزی، انواع کلیدهایی که برای بازکردن رمز پیامها استفاده میشدند، نقشی حیاتی داشتند. امروزه کلیدها با استفاده از الگوریتمهای کامپیوتری ساخته میشوند که عملکردی شبیه به ابزارهای تولید اعداد تصادفی دارند. بهعنوان مثال، برخی از الگوریتمهای پیچیدهی امروزی از حرکت ماوس کاربر برای ساختن عبارتی تصادفی بهعنوان کلید رمزنگاری استفاده میکنند.
هر فناوری عبارتهایی مخصوص به خود دارد که آشنایی با معنی و کاربرد آنها، در درک مفاهیم مهمتر فناوری نقش مهمی دارد. در ادامه، عبارتهای مهم رمزنگاری را بررسی میکنیم.
کلید (Key): رشتهای تصادفی از بیتها که برای به هم ریختن و مرتبط کردن داده (رمزنگاری و رمزگشایی) استفاده میشود. کلیدها منحصربهفرد هستند و بهصورت کاملا تصادفی ساخته میشوند تا بهراحتی قابل پیشبینی نباشند. هرچه کلیدها بلندتر باشند، شکستن آنها دشوارتر خواهد بود. طول مرسوم کلیدها در رمزنگاری متقارن، ۱۲۸ بیت و در رمزنگاری نامتقارن، ۲۰۴۸ بیت است (در بخشهای بعدی، انواع رمزنگاری را توضیح میدهیم).
رمز (Cipher): الگوریتمی که برای رمزنگاری و رمزگشایی دادهها استفاده میشود. درواقع الگوریتم تعدادی مرحله و فرایند است که پشت سر هم انجام میشود. دو نوع الگوریتم بلوکی و دنبالهای وجود دارند (Block و Stream).
الگوریتم (Algorithm): همان سلسله مراتب و مراحلی است که در فرایند رمزنگاری انجام میشود. امروزه انواع الگوریتمهای رمزنگاری وجود دارند که بسته به سطح امنیت و موضوع و حوزهی فعالیت، دستهبندی میشوند.
رمزگشایی (Decryption): فرایدی که طی آن یک متن دارای رمز یا دادهی نامفهوم با استفاده از کلید رمزگشایی به دادهی مفهوم تبدیل میشود.
تحلیل رمزنگاری (Cryptanalysis): علم مطالعهی رمزها و سیستمهای رمزنگاری. در کاربردهای مجرمانه با استفاده از این علم میتوان پس از کشف نقاط ضعف سیستم رمزنگاری، بدون داشتن کلیدها به دادهی اصلی دسترسی پیدا کرد. در قدیم روشی بهنام تحلیل تناوب (Frequency Analysis) کاربرد داشت که با پیدا کردن تکرار برخی از حروف در پیامها، پیام اصلی را بهنوعی استخراج میکرد. البته روش مذکور در مقابله با الگوریتمهای مدرن امروزی کارایی چندانی ندارد.
در یونان باستان، از ابزاری بهنام سیتیل (Scytale) برای رمزنگاری آسان پیامها به روش رمزنگاری جابهجایی استفاده میشد. رمزنگاری جابهجایی با تغییر حروف یک پیام و جابهجا کردن آنها انجام میشود. پیامهایی که بهکمک رمزنگاری ارسال میشدند، حتی درصورت کشف توسط افراد دیگر و باز شدن، قابل خواندن و تفسیر نبودند. البته چنین سبکی از رمزنگاری با کمی تلاش قابل رمزگشایی بود. بههرحال این روش، بهعنوان اولین روش رمزنگاری در تاریخ شناخته میشود.
جولیوس سزار، روشی اختصاصی برای رمزنگاری ابداع کرد که به رمز سزار هم مشهور شد. در این روش که از سادهترین راهکارهای رمزنگاری محسوب میشود، هر حرف الفبا را به تعداد مشخص به سمت راست یا چپ فهرست حروف جابهجا میکنند. بهعنوان مثال با رمزنگاری سزار بهصورت جابهجایی چهار جایگاهی حروف انگلیسی به سمت راست فهرست، کلمهی GEEK، بهصورت JHHN نوشته میشود. فرد دریافتکنندهی پیام رمزنگاری شده، تنها با دانستن رمز سزار، یعنی همان تعداد موردنیاز برای جابهجایی موقعیت حرف، بهراحتی پیام را تفسیر میکرد. افراد دیگر در فهمیدن پیام بدون داشتن رمز، با چالش روبهرو میشدند.
روش رمزنگاری سنتی دیگر، بهنام مربع پولیبیوس شناخته میشود. این مربع در سطرها و ستونهای مشخص، جایگاهی را برای هر حرف مشخص میکرد. درنتیجه در پیامها بهجای نوشتن حروف، از اعداد استفاده میشد. با دسترسی به مربع اصلی که جایگاه هر حرف را نشان میداد، امکان رمزگشایی فراهم میشد.
ارتش نازی در جریان جنگ جهانی دوم از ماشینهای حرفهای رمزنگاری موسوم به انیگما استفاده میکرد. این ماشینها، چالشهای زیادی را برای نیروهای متفقین ایجاد میکردند و امکان رمزگشایی آنها تقریبا صفر بود. سالها طول کشید تا دانشمندان جبههی متفقین و در صدر آنها، آلن تورینگ، موفق به رمزگشایی ماشینهای پیشرفتهی انیگما شوند. مورخان میگویند رمزگشایی ماشینهای انیگما، نقشی حیاتی در پیروزی متفقین در جریان جنگ جهانی دوم داشته است.
روشهای مدرن رمزنگاری پیچیدگیهای بسیار زیادی دارند. توضیح دادن آنها به زبان مرسوم، کمی دشوار بهنظر میرسد، اما تلاش میکنیم تا به بهترین نحو، برخی از مفاهیم مرسوم در دنیای رمزنگاری را توضیح دهیم. هارست فیستل و همکارانش در IBM، از اولین افرادی بودند که رمزنگاری مدرن را در پیامرسانی متمرکز بر ارتباطهای الکترونیک توسعه دادند. آنها مفهوم رمزنگارهای قالبی را مطرح کردند که روی گروهی از بیتها با طول ثابت (موسوم به بلوک یا قالب) کار میکنند.
ایالات متحده، در استاندارد کردن روشهای رمزنگاری پیشگام بود. آنها در سال ۱۹۷۶ ابتدا استاندارد رمزنگاری داده یا DES را بهصورت یک رمزنگار قالبی تصویب کردند. سازمان ملی استاندارد آمریکا، در آن سال DES را بهعنوان استاندارد فدرال پردازش اطلاعات، پذیرفت. در سالها و دهههای بعد، کشورهای دیگر بهمرور استاندارد DES را بهکار گرفتند.
استاندارد اولیهی DES بازدهی لازم را برای متخصصان امنیت نداشت. نگرانیهای امنیتی و سرعت پایین عملکرد، محققان را وادار کرد تا روشهای مدرن و با بازدهی بالاتری را توسعه دهند. رمزنگارهای قالبی متعددی در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ توسعه یافتند که از مهمترین آنها میتوان به RC5, Blowfish, IDEA, NewDES, SAFER, CAST5 و FEAL اشاره کرد.
با ورود به قرن جدید، لزوم پیادهسازی و استفاده از روشهای رمزنگاری پیشرفتهتر بیش از همیشه احساس میشد. DES در رخدادهای گوناگون رمزگشایی شکست خورده بود و دیگر امنیت آن بهعنوان یک استاندارد جامع، قابل تضمین نبود. وینسنت ریجمن و جان دامن، متخصصان رمزنگاری بودند که روش جدیدی را با امنیت بالاتر توسعه دادند. آنها از ترکیب نامهای خود برای نامگذاری روش جدید استفاده کردند و درنهایت، Rijndael متولد شد. دولت ایالات متحده پس از مدتی این روش را بهعنوان استاندارد پیشرفتهتر و جدید رمزنگاری تصویب کرد و نام AES یا Advanced Encryption Standard برای آن انتخاب شد. در جریان تصویب روش جدید، ۱۵ الگوریتم دیگر هم حضار بودند تا اینکه درنهایت Rijndael در سال ۲۰۰۱ بهعنوان روش استاندارد انتخاب شد.
همانطور که گفته شد، امروزه الگوریتمهای رمزنگاری متعددی در جهان وجود دارند که هرکدام برای وظایف خاصی مورد استفاده قرار میگیرند. تفاوت الگوریتمهای رمزنگاری را میتوان به زبان ساده در دو مشخصهی اصلی مشاهده کرد. آنها در میزان حفاظت از داده و پیام اصلی و همچنین سرعت و بازدهی در رمزنگاری و رمزگشایی از هم متمایز میشوند.
برای مقایسهی سرعت الگوریتمهای رمزنگاری گوناگون، میتوان از ابزار بنچمارکی استفاده کرد که در TrueCrypt عرضه میشود. بررسیهای بنچمارک نشان میدهد که AES هنوز بالاترین سرعت را در رمزنگاری دارد. بههرحال الگوریتمهای دیگر ازلحاظ قدرت یا سرعت، مزایا و معایبی نسبت به روش استاندارد دارند و انتخاب از میان آنها، به نیاز و کارایی کاربر وابستگی زیادی دارد. بهعنوان مثال یک کاربر میتواند برای رمزنگاری مرسوم دادههای خود از الگوریتمهای سریعتر استفاده کرده یا داده را، دو بار با یک الگوریتم رمزنگاری کند. درنهایت، اگر تنها بهدنبال سرعت هستید، AES انتخابی عالی خواهد بود.
اگر بهدنبال بنچمارک عمیقتر روشهای رمزنگاری هستید، دانشگاه سنت لوئیس یک بررسی کامل بین الگوریتمهای کنونی انجام داده است که در این لینک دردسترس قرار دارد.
تمامی الگوریتمهای رمزنگاری را میتوان در دو دستهی کلی تقسیمبندی کرد. درواقع تفاوت اصلی الگوریتمها در همین دستهبندی مشخص میشود و دیگر تفاوتها به روش توسعهی الگوریتم بستگی پیدا میکنند.
برای درک الگوریتمهای رمزنگاری، مثالهای ملموس بهترین ابزارها هستند. مثال پیامرسانی با پست، اغلب برای توضیح دادن الگوریتمها استفاده میشود که ما هم در این بخش از همان استفاده میکنیم.
فرستنده، پیام محرمانهی خود را داخل یک جعبه میگذارد و در آن را با قفلی مخصوص میبندد که کلیدش را دراختیار دارد. گیرنده، یک نمونه مشابه همان کلید را دراختیار دارد که قبلا به هر روشی (مثلا حضوری) ازفرستنده گرفته است. او با استفاده از کلید، جعبه را باز میکند و پیام را میخواند.
الگوریتمهای رمزنگاری متقارن، به دو دستهی رمزنگاری دنبالهای و رمزنگاری بلوکی تقسیم میشوند. در رمزنگاری دنبالهای، تمامی بیتهای پیام بهیکباره رمزنگاری میشوند. در رمزنگاری بلوکی یا قالبی، یک بلوک شامل تعداد مشخصی بیت (اغلب ۶۴ بیت) رمزنگاری میشود. انواع گوناگونی از الگوریتمهای رمزنگاری متقارن وجود دارند که ازمیان مشهورترینها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رمزنگاری متقارن بهخاطر ساده بودن و سرعت عمل، محبوبیت زیادی دارد. استفاده از کلید مشابه برای رمزنگاری و رمزگشایی، فرایند را ساده و سریع میکند. درنتیجه، میتوان ادعا که رمزنگاری متقارن:
بهخاطر همین مزایای بالا، در رمزنگاری دادههای بسیار حجیم، استفاده از رمزنگاری متقارن پیشنهاد میشود.
همانطور که گفته شد، انواع الگوریتمهای متقارن در دنیای فناوری دردسترس کاربران قرار دارد. DES که از قدیمیترین استانداردها محسوب میشود، در دستهی متقارن قرار میگیرد و اصول آن، پایههای توسعهی استانداردهای بعدی را شکل داد. DES از کلیدی ۵۶ بیتی (یا هفت بایتی) برای رمزنگاری استفاده میکند و ساختار آن براساس ساختار فایستل (دستاورد رمزنگاری مشهور، هورست فارستل) توسعه یافته است.
در الگوریتم DES، دادههای شامل متن ساده با طول ۶۴ بیتی در یک بلوک رمزنگاری میشوند. ابتدا داده به دو بخش ۳۲ بیتی تقسیم شده و سپس فرایند رمزنگاری روی هریک از آنها بهصورت مجزا اجرا میشود. فرایند مذکور شامل ۱۶ مرحله است که در آنها، انواع عملیات ریاضی روی داده صورت میگیرد. درنهایت دادههای ۶۴ بیتی رمزنگاریشده بهعنوان خروجی از الگوریتم به دست میآیند. از نقط ضعف اصلی DES که منجر به منسوخ شدن آن شد، میتوان به کوتاه بودن کلید رمزنگاری اشاره کرد. بسیاری از متخصصان امنیت موفق به شکستن رمز DES شدند که درنهایت منسوخ شدن آن را در سال ۲۰۰۵ بههمراه داشت.
نسخهی بهبودیافتهی DES بهنام 3DES معرفی شد. این الگوریتم از دههی ۱۹۹۰ به شهرت رسید و بهنوعی برخی از ساختارهای DES را بهینه میکرد. همانطور که از نام الگوریتم 3DES بر میآید، در فرایندهای رمزنگاری آن، سه بار الگوریتم DES را در هر بلوک داده اجرا میکنند. درنتیجه شکستن رمز، دشوارتر خواهد بود. الگوریتم 3DES پس از مدتی بهعنوان استاندارد محبوب در سیستمهای پرداخت و استانداردها و فناوریهای حوزهی مالی استفاده شد. از همین الگوریتم در بسیاری از پروتکلهای رمزنگاری همچون TLS, SSH, IPsec و OpenVPN استفاده شد.
تمامی الگوریتمهای رمزنگاری پس از مدتی با بحران نفوذ روبهرو میشوند. 3DES هم بالاخره به همین چالش دچار شد و متخصصان امنیت با پیدا کردن آسیبپذیری موسوم به Sweet32 امکان نفوذ به آن را پیدا کردند. درنتیجه متخصصان دیگر بهدنبال راههای بهینه برای رمزنگاری رفتند و در سال ۲۰۱۹، الگوریتم 3DES هم منسوخ شد. طبق اعلامیهی جدید سازمانهای استاندارد، اپلیکیشنهایی که از سال ۲۰۲۳ توسعه پیدا میکنند، حق استفاده از 3DES را ندارند. پروتکل استاندارد TLS 1.3 نیز دیگر از 3DES استفاده نمیکند.
همانطور که قبلا گفتیم، استاندارد پیشرفتهی AES بهعنوان جایگزین بهینهی الگوریتمهای رمزنگاری منسوخ معرفی شده است. رمزنگاری AES شامل مجموعهای از رمزهای قالبی میشود که کلیدهای رمزی با طول متفاون و همچنین بلوکهایی با ابعاد متقاوت دارد.
الگوریتم AES براساس اصول جابهجایی و تعویض کار میکند. ابتدا داده بهصورت متن ساده به بلوکهای متعدد تقسیم میشود. سپس با استفاده از کلید رمزنگاری، فرایند رمزنگاری روی بلوکها اعمال میشود. خود فرایند رمزنگاری دارای چندین زیر فرایند است که فعالیتهای گوناگونی را روی دادهها انجام میدهند. بسته به طول کلید رمزنگاری، ۱۰ یا ۱۲ یا ۱۴ مرحله از زیرفرایندها روی داده اعمال میشود.
از مزیتهای الگوریتم پیشرفتهی AES میتوان به سرعت و امنیت و انعطافپذیری آن اشاره کرد. الگوریتم جدید، سرعتی بسیار بیشتر از DES دارد و تفاوت در طول کلیدها، بهترین مزیت امنیتی آن محسوب میشود. فراموش نکنید که هرچه طول کلیدها بیشتر باشد، رمزگشایی دشوارتر خواهد بود. AES امروز بهعنوان پرکاربردترین الگوریتم رمزنگاری شناخته میشود و در موارد زیر، کاربرد بسیار زیادی دارد:
بسیاری از سازمانهای امنیتی و دولتی در سرتاسر جهان ازجمله آژانس امنیت ملی ایالات متحده (NSA) از رمزنگاری AES استفاده میکنند.
در مثال رمزنگاری نامتقارن، گیرنده و فرستندهی پیام دو قفل متفاوت با کلیدهای منحصربهفرد دارند. درواقع برخلاف روش متقارن، از یک قفل با کلیدهای مشابه متعدد، خبری نیست. در ادامه، توضیحی نسبتا ساده از روش پیادهسازی الگوریتم را شرح میدهیم. البته بهخاطر ذات پیچیدهی رمزنگاری، همین مثال ساده هم کمی پیچیده بهنظر میرسد.
فرستنده، ابتدا از گیرنده میخواهد که قفل مخصوص خود را برای او بفرستد. سپس فرستنده پیام را در جعبهای میگذارد و با قفل مخصوص گیرنده آن را قفل میکند. پس از ارسال پیام با پست معمولی و در جعبهی قفلشده، فقط گیرنده امکان بازکردن پیام را خواهد داشت، چون کلید مخصوص را دراختیار دارد. حتی خود فرستنده هم پس از قفل کردن جعبه، امکان بازکردن آن را نخواهد داشت. درنتیجه در چنین نوعی از پیامرسانی، پیش از ارسال پیام، باید قفل مخصوص گیرنده را دراختیار داشته باشید.
مزیت حیاتی رمزنگاری غیرمتقارن این است که هیچیک از دوطرف فرستنده و گیرنده، الزامی برای اشتراکگذاری کلیدهای اختصاصی خود ندارند. درواقع آنها کلیدهای شخصی را نزد خود نگه میدارند و تنها قفلها جابهجا میشوند. فراموش نکنید که همان جابهجا کردن کلید مشترک در رمزنگاری متقارن، احتمال جاسوسی و سرقت اطلاعات را افزایش میداد. تصور کنید که گیرنده و فرستنده برای تبادل کلیدهای مشترک، از سرویس پست معمولی استفاده کنند و یک نفر دراینمیان، کلید مشترک را کپی کند. او میتواند تمامی پیامهای بعدی را رمزگشایی کند. نکتهی مهم دیگر این است که اگر مثلا گیرنده در رمزنگاری نامتقارن، کلید شخصی خود را کم کند، تنها پیامهای او قابل جاسوسی خواهند بود. درواقع پیامهای فرستنده برای دیگر افراد، قابل خواندن نیستند، چون هرکدام با قفل مخصوص همان گیرنده فرستاده میشوند.
همانطور که گفته شد، در رمزنگاری نامتقارن از کلیدهای متفاوت در رمزنگاری و رمزگشایی استفاده میشود. گیرندهی پیام، دو نوع کلید عمومی و خصوصی ایجاد میکند (Public و Private). او سپس کلید عمومی را برای فرستندههای پیام ارسال میکند. آنها با استفاده از کلید عمومی، پیامهای ارسالی را رمزنگاری میکنند. پس از دریافت پیام، تنها گیرندهی اصلی امکان رمزگشایی را دارد و آن کار را با کلید خصوصی خودش انجام میدهد.
مزیت اصلی رمزنگاری متقارن در این است که برای استفاده از الگوریتم، هیچگونه پیام یا کلید حساس و امنیتی جابهجا نمیشود. کلیدهای خصوصی که برای رمزگشایی پیامها استفاده میشوند، مخصوص گیرنده هستند و او هیچ نیازی به اشتراکگذاری کلید با فرستندهها ندارد. کلیدهای عمومی بهراحتی برای دیگران ارسال میشوند و نیازی به امن بودن ندارند. درمقابل کلید خصوصی را میتوان بهراحتی در محلی امن در کامپیوتر شخصی نگهداری کرد.
از روشهای مرسوم و مشهور رمزنگاری نامتقارن میتوان به RSA و ECC اشاره کرد که در ادامه هرکدام را بررسی میکنیم.
الگوریتم RSA حاصل همکاری سه متخصص بهنامهای Ron Rivest, Adi Shami و Leonard Adleman بود که از ابتدای نام خانوادگی خود برای نام الگوریتم استفاده کرده و آن را در سال ۱۹۷۷ معرفی کردند. امروزه RSA بهعنوان پرکاربردترین الگوریتم رمزنگاری نامتقارن شناخته میشود. قدرت اصلی الگوریتم مذکور را میتوان در روش موسوم به Prime Factorization دید که بهعنوان پایههای آن استفاده میشود. در این روش، از دو عدد بسیار بزرگ تصادفی استفاده میشود که برای ساختن یک عدد عظیم تصادفی، در هم ضرب میشوند. برای شکستن رمزهای RSA باید دو عددی که کلید نهایی و عظیم را ساختهاند، شناسایی کنید.
با نگاهی به کلیت مسئله به این نتیجه میرسیم که حل کردن آن و پیدا کردن دو عدد اصلی، غیرممکن خواهد بود. البته محققان در سال ۲۰۱۰ توانستند با ۱،۵۰۰ سال زمانی پردازشی (که بین صدها کامپیوتر توزیع شده بود)، رمز RSA-768 را بشکنند. فراموش نکنید که امروزه از RSA با کلیدهای ۲۰۴۸ بیتی استفاده میشود و درواقع میتوان شکستن آنها را غیرممکن دانست.
از مزیتهای الگوریتم RSA میتوان به مقیاسپذیری عالی آن اشاره کرد. الگوریتم مذکور را میتوان با کلیدهایی با طول متنوع از ۷۶۸ و ۱۰۲۴ تا ۲۰۴۸ و ۴۰۹۶ استفاده کرد. درنتیجه زمانیکه کلیدهای کوچکتر شکسته شوند، میتوان با افزایش قابلتوجه طول کلید، فرایند رمزنگاری را پیچیدهتر کرد.
الگوریتم RSA از یک عملیات ریاضی ساده استفاده میکند. درنتیجه پیادهسازی آن در روشهای نامتقارن ساده خواهد بود. همین سادگی و پیادهسازی سریع باعث شده است که امروزه RSA بیش از همهی الگوریتمها در رمزنگاری نامتقارن مورد استفاده قرار بگیرد. از حوزههای استفادهی RSA میتوان به مجوزهای اینترنتی SSL و TLS، رمزارزها و رمزنگاری ایمیلها اشاره کرد.
الگوریتم مشهور دیگر در دستهی نامنقارن، ECC نام دارد که در سال ۱۹۸۵ توسعه یافت. Neal Koblitz و Victor S. Miller، توسعهدهندههای الگوریتم بودند که استفاده از منحنیهای بیضوی را در رمزنگاری پیشنهاد دادند. ایدهی آنها حدود دو دهه بعد و در سال ۲۰۰۴ بهنام ECC یا Elliptic Curve Cryptography وارد فاز اجرایی شد. در فرایند رمزنگاری ECC، یک منحنی بیضوی تعدادی از نقاط را نشان میدهد که در یک معادلهی ریاضیاتی، صادق هستند (y2 = x3 + ax + b). الگوریتم ECC هم مانند RSA بر مبنای اصول بازگشتناپذیری عمل میکند. به بیان ساده، انجام محاسبات در یک سمت برای رسیدن به جواب، ساده است؛ اما برعکس کردن معادله و رسیدن به دادههای ورودی اولیه، بسیار دشوار خواهد بود.
در الگوریتم ECC، عددی که یک نقطه را روی منحنی نمایش میدهد، در عددی دیگر ضرب شده و به نقطهای دیگر روی منحنی تبدیل میشود. برای حل مسئله، باید نقطهی جدید را روی منحنی پیدا کنید. مفاهیم ریاضیاتی ECC بهگونهای طراحی شدهاند که حتی با داشتن نقطهی اولیه و اصلی هم نمیتوان نقطهی جدید را پیدا کرد.
از مزایای ECC در مقایسه با RSA میتوان به امنیت بسیار بالاتر اشاره کرد که با استفاده از کلیدهای بسیار کوتاهتر، سطح امنیتی برابری را ارائه میکند. درنتیجه با استفاده از کلیدهای بلند در ECC، شکستن رمزها تقریبا غیرممکن میشود. مزیت کوتاهتر بودن کلیدهای ECC در افزایش سرعت و بهرهوری فرایندهای رمزنگاری دیده میشود. کلیدهای کوتاهتر، به قدرت پردازشی و فشار شبکهای کمتری نیاز دارند. در موقعیتهایی که از ECC در پروتکلهای SSL/TLS در وبسایتها استفاده میشود، شاهد بارگذاری سریعتر خواهیم بود. از کاربردهای ECC میتوان به رمزنگاری اپلیکیشنها، امضاهای دیجیتال و کاربردهای مشابه اشاره کرد. البته درحالحاضر تعداد زیادی از سرورها از ECC پشتیبانی نمیکنند و باید منتظر توسعهی اپلیکیشنهای مناسب و هماهنگ باشیم.
رمزنگاری هیبریدی یا ترکیبی، از مزیتهای دو روش متقارن و نامتقارن استفاده میکند تا بازدهی هرچه بیشتر را بههمراه داشته باشد. همانطور که در مثالهای بالا دیدید، روشهای متقارن و نامتقارن درکنار مزیتهای زیاد، معایب خاص خود را هم دارند. بهعنوان مثال، رمزنگاری متقارن با وجود سرعت بالا در رمزنگاری دادههای حجیم، بخش هویتسنجی و اعتبار منحصربهفرد را پوشش نمیدهد که خصوصا در امنیت در اینترنت حیاتی محسوب میشود. درمقابل، رمزنگاری نامتقارن با اختصاص دادن کلیدهای مخصوص به هر کاربر، هویتسنجی و امنیت بالا را بههمراه دارد؛ اما در کاربردهای سنگین و حجیم، سرعت و عملکرد بسیار پایینی را ارائه میکند.
در بسیاری از کاربردها، خصوصا در امنیت وب، به رمزنگاری دادههای حجیم با سرعت بالا نیاز داریم. بهعلاوه، هویتسنجی هم باید در تمامی فرایندها صورت بگیرد تا امنیت هر کاربر تضمین شود. در چنین مواردی، رمزنگاری هیبریدی یا ترکیبی به کار گرفته میشود.
از سالها پیش، پروتکل SLL یا Secure Sockets Layer، تبادلهای تحت وب بین مرورگر کاربر و سرورها را رمزنگاری میکند. با این کار، اگر فردی در میانهی ارتباطها نفوذ کند، امکان رمزگشایی دادهها را نخواهد داشت. روش کار SSL که از الگوریتم نامتقارن استفاده میکند، جذاب و ساده است.
ابتدا مرورگر در آدرس امن https یک صفحهی امن را از سرور تقاضا میکند. سپس کلید عمومی سرور بههمراه مجوز آن به مروگر ارسال میشود. مرورگر، اعتبار مجوز سرور را بههمراه ارتباط و وابسته بودن مجوز به سرور اصلی، بررسی میکند. سپس مرورگر از کلید عمومی دریافتشده استفاده میکند. این کلید برای رمزنگاری یک کلید رمزنگاری متقارن استفاده میشود. در مرحلهی بعدی، کلید ساخته شده با آدرس URL رمزنگاریشده و دیگر دادهها به سرور ارسال میشوند. سرور ابتدا با استفاده از کلید خصوصی خود، کلید رمزنگاری متقارن را رمزگشایی میکند. درنهایت این کلید متقارن برای رمزگشایی URL و دادههای دیگر به کار گرفته میشود. در مرحلهی پایانی، اسناد html مورد تقاضای مرورگر و دادههای دیگر که با کلید متقارن مرورگر رمزنگاری شدهاند، ارسال میشوند. مرورگر با رمزگشایی دادهها بهکمک کلید متقارن، آنها را نمایش میدهد.
رمزنگاری امروزه به عضوی حیاتی در دنیای فناوری تبدیل شده است. تقریبا تمامی فرایندهایی که شامل جابهجا کردن داده میشوند، به رمزنگاری نیاز دارند تا هویت و امنیت کاربران در فضای سایبری تأمین شود. همانطور که دیدید، تکنیکهای نفوذ به الگوریتمهای رمزنگاری هم در طول سالها تکامل یافتهاند. به همین دلیل هیچ الگوریتمی را نمیتوان تا همیشه امن دانست. ازطرفی با جدیتر شدن احتمال عرضه و استفاده از کامپیوترهای کوانتومی، روشهای رمزنگاری کنونی بیش از همیشه در معرض خطر قرار دارند. شاید در آیندهای با حضور کامپیوترهای کوانتومی، الگوریتمهای رمزنگاری کوانتومی هم توسعه پیدا کنند.
برچسب : نویسنده : فارکس forexhome بازدید : 115